شهرستان مشگین شهر
آداب و سنن مردم اردبیل در عید نوروز عید نوروز یکی از اعیاد ملی و باستانی مردم ایران میباشد که از نظر وسعت برگزاری مراسم، حالت منحصر به فرد نسبت به سایر اعیاد دارد. با اتمام فصل زمستان و سال کهنه، همه اهالی در وجود خودش نوعی تحول و دگرگونی احساس میکنند که این امر همگام در ارتباط با تحول طبیعت و ناشی از آن است. این عید در میان ترکان به «یئنی گون» معروف بوده است.در اردبیل استقبال از مراسم عید نوروز، معمولاً پس از پایان چله کوچک زمستان و آغاز اسفند ماه «بایرامآیی» شروع میشود. در گذشته نه چندان دور ظاهر شدن افرادی به نام «تکمچی» در کوی و برزن شهر و روستاهای اردبیل در این ماه پیامآور ورود سال جدید و آغاز مراسم عید نوروز بود.«تکمچی»ها تقریباً یک ماه مانده به عید به در خانهها آمده و با به حرکت درآوردن اسبابی به نام «تکم» و خواندن تصنیفهای شاد رسیدن بهار را نوید میدادند. اهالی نیز نسبت به آنها با مهربانی رفتار نموده و به قدر امکان هدایایی به آنها میدادند. تاریخ پیدایش «تکم» و وجه تسمیه آن ناپیداست. برخی آن را کلمه «تکه» - که در بعضی از نقاط آذربایجان به معنی بز نر به کار میرود- و ضمیر ملکی «م»، مرکب میدانند. «تکم» شیطانکی بود که به شکل حیوان چهاردست و پا از چوب ساخته میشد. طول آن تقریباً 25 سانتیمتر و دستها و پاهایش متناسب با این بدن و قابل حرکت بود. آن را با پارچههای رنگارنگ و تکههای آینه به طرز زیبایی میآراستند و در زیر شکم و انتهای آن چوب نازکی متصل میساختند. این چوب از سوراخی که در وسط صفحه تختهای تعبیه شده بود میگذشت و به آسانی بر روی تخته بالا و پایین میرفت. تکمچی یا صاحب تکم، صفحه تخته را به طور افقی در یک دست نگه میداشت و با دست دیگر انتهای چوبی را که تکم بر آن نصب شده بود بالا و پایین میبرد و بدین طریق مجسمه چوبی در روی تخته به حرکت درمیآمد و دستها و پاها با برخورد به آن تخته صدایی را به وجود میآورد که چون ریتم و آهنگ مخصوصی داشت مثل صدای ضرب برای شنونده خوشایند مینمود. تکمچی با این حرکت دست و آهنگ و صدای تخته، آوازها و تصنیفهایی نیز میخواند. چون تکم مخصوص عید نوروز بود تصانیف و آوازها نیز همواره درباره بهار و عید سروده میشد و جنبه بشاراتی برای به پایان رسیدن زمستان و آمدن بهار داشت. مطلع آنها غالباً چنین بود: بهار آمد بهار آمد خوش آمد سیزون بو تازه بایراموز مبارک گفتنی است که در گذشتههای بسیار دور، مردم آذربایجان برای گذراندن زمستان سخت، آن را به چلههایی تقسیمبندی کرده و وجه تسمیههایی برای هریک از تقسیمات زمانی ساخته و پرداختهاند. در شب یلدا چله که مدت آن چهل روز میباشد و پس از چله بزرگ آغاز میشود، سوز و سردی هوا در آن به میزان چله کوچک که مدت آن 20 روز میباشد و پس از چله بزرگ آغاز میشود نیست. به طوریکه در باورهای عامیانه مردم گفته میشود که چله کوچک به چله بزرگ طعنه زده و به او میگوید: حیف عمروم آزیدی، منیم دالیم یازیدی، گلینی گرده کده، اوشاغی بلکده بوغاردم. موضوع مطلب : چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 1:20 عصر :: نویسنده : داود مینایی
درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 82
بازدید دیروز: 20
کل بازدیدها: 272370
|
||